در کسب و کارتان، گاهی از خودتان بپرسید

در کسب و کارتان، گاهی از خودتان بپرسید

آن چه به آن ایمان دارم ولی واقعیت ندارد، چیست؟

باور

باورهای ما تصویری از ادراکات ما از دنیای پیرامونی ما هستند که به زبان خاص و انحصاری خودمان، که برای ما قابل فهم هستند، ثبت و نگهداری می گردند. باورهای ما حتی اگر فیلسوف و دانشمند هم باشیم بازهم انحصارا به ما تعلق دارند. البته همین ویژگی، اهل اندیشه را خاص می کند و متاسفانه همین ویژگی نیز تعصب کور می آفریند و اهل تفکر نکردن را نیز………

انتخاب با ماست!

واقعیت

واقعیت اصالت دارد. به درون ما وابسته نیست! در بیرون از ما و مستقل از همه چیز، وجود دارد. گاهی دامنه وجود و حضورش از قبل از ما شروع شده و بعد از ما نیز ادامه خواهد داشت. واقعیت را حتی اگر انکار کنیم نیز وجود خواهد داشت.

باور داشتن واقعیت

باورداشتن واقعیت برای من و شما مهم است، برای واقعیت تفاوتی ندارد! تصفیه کردن باورهای غیر واقعی، زندگی من و شما را پر بار و مثمر ثمر می کند والا طلایی که پاک است …… !

چرخ کسب و کار ما بر محور واقعیت های بازار می چرخد. تصورات و حتی گاهی ادراکات ما الزاما در پس پرده خود بر واقعیتی اشاره نمی کنند یا حداقل به آنچه ما تصور می کنیم اشاره ندراند. موتور محرک و سوخت کسب و کار ما، وابسته به واقعیت جامعه واقعی مشتریان ماست. درک و فهم مشتری از محصول ماست که اصالت دارد. مشتری است که ارزشگذاری می کند؛ می خرد و حتی تصمیم می گیرد که نزد دیگران برای شما تبلیغ کندیا نقد و گلایه!

به سادگی به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − 12 =